زنگ آخر، درس نگارش داشتیم، معلم نگارش از ما خواسته بود که به حیاط مدرسه برویم و خیلی دقیق به حیاط مدرسه نگاه کنیم.
بعد از حدود 10 دقیقه ای که در حیاط مدرسه بودیم، مجدد به کلاس برگشتیم.
معلم به ما گفت هر کدام از شما، از زاویه دید خود از حیاط یک انشا بنویسید.
در حیاط مدرسه، چیزی که توجه من را بیشتر به خودش جلب کرده بود، درختی بود که کنار آب خوری قرار داشت.
در تصور خودم درخت را وارونه تصور کردم، تصور جالبی بود.
درختی که برگهایش روی زمین و ریشه هایش در هوا پخش شده بود.
ریشه های که در هم پیچیده شده بودند و صحنه های وحشتناکی را ایجاد کرده بودند.
نمیتوانستم تصور کنم که درخت وارونه چطور می تواند زنده بماند.
شاید فقط زمانی که باران میبارید میتوانست تشنگی خود را رفع کند و آب را به برگ هایش برساند.
اما درخت وارونه بیشتر از انکه برگ هایش از نور افتاب استفاده کند، ریشه هایش آفتاب را می بیند.
درخت پا در هوا فقط تنظیمات خودش را بهم نمیریخت بلکه پرندگانی را هم که بر روی شاخه هایش لانه ساخته بود گمراه می کرد.
بیچاره پرنده ها که نمیدانستند الان باید کجا لانه بسازند.
آسمان که همیشه بالای سرش بوده حالا در زیر پاهایش گسترده شده و روی سرش که همیشه فضایی باز و هوایی خوش بوده حالا زمینی سفت و سخت است.
دنیای وارونه دنیای عجیبی است.
حتما بخوانید: انشا درباره هدف زندگی
در زمان های قدیم در یکی از شهرهای بزرگ ایران پادشاهی فرمانروایی می کرد.
پادشاه دلقکی به نام خالو داشت. خالو شیرین عقل بود و با حرکات و رفتارش پادشاه را به خنده وا می داشت.
وظیفه خالو این بود تا در زمانی که حوصله پادشاه سر میرود یا از چیزی ناراحت است او را به خنده بیاندازد و باعث شادی پادشاه شود.
پادشاه خالو را دوست داشت و زمان هایی می رسید که از صبح تا شب به حرفهای خالو میخندید.
در یکی از همین روزها شخصی از بزرگان به دیدار پادشاه آمد. از قضا آن شخص در نزد پادشاه مقام و مرتبه ای بالا داشت.
شبی که پادشاه برای مهمانش جشنی ترتیب داد، خالو را نیز فراخواند تا موجبات شادی آنها را فراهم کند.
در آن مهمانی خالو حرفی را به زبان آورد که باعث خشمگین شدن پادشاه و رفتن مهمان پادشاه شد.
پادشاه که از رفتن مهمان و بی ادبی خالو نسبت خیلی ناراحت بود دستور داد تا زبان خالو را ببرند تا دیگر باعث رنجش دیگران نشود.
در آن هنگام که سربازان خالو را می بردند او بر سر می کوبید و فریاد می زد: عاقبت زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد!
روزی روزگاری در شهری مردی پارچه باف زندگی می کرد. او در این کار بسیار ماهر و استاد بود.
در یکی از روزها او تمام وقت خود را صرف بافتن پارچه ای زرین کرد، بعد از کار و زحمت زیاد بالاخره بافت پارچه به اتمام رسید.
بعد از بافت پارچه از جایش بلند شد، پارچه را کادو کرد و به راه افتاد.
در راه افراد زیادی از او میخواستند که پارچه را به آنها بفروشد اما او میگفت این هدیه ای برای پادشاه است و به هیچ عنوان حاضر به فروش پارچه نیست.
وقتی به خدمت پادشاه رسید ، پارچه را به پادشاه تقدیم کرد، پادشاه از پارچه زرینه بافت
بسیار خوشش آمد و از مرد تشکر کرد.
در آن هنگام بود که درباریان یک به یک نظر می دادند که پادشاه این پارچه را چه زمانی بپوشد. پادشاه از پارچه باف خواست که او هم نظری بدهد.
پارچه باف که مرد بد زبانی بود، گفت بهتر است این پارچه را بعد از مرگتان بر سر قبر شما بیندازند.
پادشاه بسیار عصبانی شد و به پارچه باف گفت چگونه به خودت اجازه میدهی آرزوی مرگ مرا داشته باشی.
آن هنگام بود که به سربازانش دستور داد، سر از تن پارچه باف جدا کند. و از آن هنگام است که می گویند زبان سرخ سر سبز دهد بر باد.
بُنْیانا نام نخستین گوساله شبیه سازی شده در ایران است. بنیانا به مفهوم بنیادین و پایهای نام گرفته، اولین تولد موفق گوساله همانندسازی شده در خاورمیانه محسوب میشود.این گوساله به همت محققان جهاد دانشگاهی در پایگاه تحقیقاتی رویان اصفهان متولد شد.
این موفقیت حاصل تلاش بی وقفه محققان پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی و انجام حدود ۵۰ آزمایش مقدماتی، ۲۰۰ آزمایش اصلی، تولید بیش از ۲۰۰۰ جنین شبیهسازی شده و انتقال ۳۰۰ جنین به ۱۰۰ گاو گیرنده در طول مدت دو سال تحقیق بوده است، که کشورمان را در جایگاه معدود کشورهای صاحب توانمندی در شبیه سازی انواع حیوانات مزرعهای (گاو، گوسفند و بز) قرار داده است.
با توجه به میزان کارآمدی حاصله در تولید جنینهای شبیه سازی شده آزمایشگاهی در پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی در بالاترین میزان جهانی قرار دارد که مشابه آمار کشورهای صاحب تکنولوژی شبیه سازی از جمله نیوزلند، دانمارک و آمریکا است.
بنیانا روز ۲۰ تیرماه ۸۸ بدنیا آمد اما متاسفانه چند روز بیشتر زنده نماند. البته حیوانات شبیه سازی به دلیل شرایط خاصی که دارند و همچنین طبیعی به دنیا نیامدن آنها مستعد این دسته از مشکلات هستند.
تکثیر گونههای در حال انقراض، تولید داروهای جدید، تولید گلههای دام با ژن اصلاح شده از مزایا و کاربرد حیوانات شبیه سازی شده هستند. با توجه به محدودیت تعداد مادههای بارور در میان گونههای در حال انقراض، میتوان جنین این گونهها را در دل گونههای مشابه شبیه سازی کرد. برای مثال، میتوان یوز ایرانی را در رحم شیر ماده شبیه سازی کرد. مارال، یک قوچ وحشی بود که از رحم یک گوسفند متولد شد. ایران پس از سه کشور کره جنوبی، ژاپن و چین، چهارمین کشور آسیایی است که با شبیه سازی، موفق به تولید گونهای در معرض انقراض شده است.
همچنین به کمک شبیه سازی میتوان حیوانات تراریخته ای ایجاد کرد که میتوانند داروهای نوترکیب را تولید کنند. برای مثال میتوان حیواناتی تولید کرد که شیرشان حاوی فاکتور انعقاد برای بیماران هموفیلی، یا انسولین برای درمان دیابت باشد. شنگول و منگول با این هدف به دنیا آمدند.
تولید گلههای دام با ژن اصلاح شده از دیگر مزایای حیوانات شبیه سازی هستند که به کمک این روش میتوان بهترین خصوصیات نژادی را در حیوانات ایجاد کرد. برای مثال میتوان یک گله بز با شیردهی بسیار زیادی تولید کرد و هم اکنون رویان دستاوردهای ارزندهای در این زمینه داشته است.
پژوهشگاه رویان در حوزههای متعددی بر لبههای علم حرکت میکند و تاکنون دهها هزار زوج ایرانی در کنار بیماران سرطانی، مبتلایان به عارضههای قلبی، پوستی و … از خدمات این مرکز بهره جستهاند. با پیشتازی این پژوهشگاه در پژوهشهای سلولهای بنیادی، ایران امروز به جایگاه دوم در حوزه سلولهای بنیادی دست یافته است.
یک دانشآموز میتواند با عمل به ۵ فرآیند در مکان و زمان مشخص در یک مبحث به مرحلهی یادگیری برسد. حال در چه مکانها و زمانهایی این اتفاق رخ میدهد؟
مرحلهی اول:
مکان: مدرسه
زمان: کلاس
دانشآموز باید تمام تلاش خود را به یادگیری در همان لحظه در کلاس درس داشته باشد.
مرحلهی دوم:
مکان: خانه
زمان: پس از بازگشت از مدرسه و بعد از استراحت
دانشآموز همان مباحث مدرسه را در خانه مرور میکند.
مرحلهی سوم:
مکان: خانه
زمان: پس از مرور مباحث مدرسه
دانشآموز باید در این مرحله تست آموزشی در همان مبحثی که امروز در مدرسه خوانده بزند. مرحلهی چهارم:
مکان: حوزهی آزمون کانون
زمان: جمعه در آزمون برنامهای کانون
در این مرحله دانشآموز باید همان مباحثی را که در مدرسه خوانده و در خانه مرور کرده و تست زده، آزمون بدهد.
مرحلهی پنجم
مکان: خانه
زمان: پس از آزمون
بررسی آزمون آخرین فرآیند برای یادگیری مبحث به شمار میرود. دانشآموز در این مرحله باید به تسلط کافی در مبحث مورد نظر رسیده باشد.
وقتی کانونی میشوید، از ابتدای سال تا انتها، برنامهی راهبردی آزمونها کاملا مشخص است و مانند نقشهی راه، شما را در رسیدن به هدف و پیشرفت راهنمایی میکند. این برنامه آنقدر دقیق و منظم چیده شده که اگر در قسمتی نقص دارید و لازم است به مرور بپردازید، چندینبار در طول سال مرور انجام میدهد و برای کسانی که نقصی ندارند، فرصت تثبیت مطالب و برای کسانی هم که شاید از برنامه جا مانده باشند، فرصت جبران دارد.
از اولین روز هر هفته، با برنامهی راهبردی پیش بروید و هرگز از آن جدا نشوید. شروع مهم است اما ماندن در مسیر مهمتر است. اگر راه را گم کنید بازگشت و جبران خیلی سخت خواهد بود. پس با اراده و مصمم از همین حالا با برنامهی راهبردی آزمونها درس خواندن را شروع کنید.
2 د